۳۱ تیر ماه
نوید افکاری
نوید افکاری سنگری (۳۱ تیر۲۵۵۲– ۲۲ شهریور ۲۵۷۹) کشتیگیر ایرانی و از معترضان اعتراضات مرداد ۲۵۷۷ ایران بود. او به ادعای نظامجمهوری اسلامی ایران به دلیل شرکت در این اعتراضات در شیراز، دستگیر و به اتهام محاربه و همچنین قتل یک مأمور امنیتی در جریان این اعتراضات و فهرستی از اتهامات دیگر به دو بار اعدام، شش سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.او در ۲۲ شهریور ۲۵۷۹ بهطور ناگهانی و بدون اینکه آخرین دیدار را با خانواده خود داشته باشد، بر اساس گفتهٔ قوه قضائیه، در زندان عادل آباد شیراز اعدام شد. بنا به فایل صوتی جمهوری اسلامی ایران به دلیل شرکت در این اعتراضات در شیراز، دستگیر و به اتهام محاربه و همچنین قتل یک مأمور امنیتی در جریان این اعتراضات و فهرستی از اتهامات دیگر به دو بار اعدام، شش سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.او در ۲۲ شهریور ۲۵۷۹ بهطور ناگهانی و بدون اینکه آخرین دیدار را با خانواده خود داشته باشد، بر اساس گفتهٔ قوه قضائیه، در زندان عادل آباد شیراز اعدام شد. بنا به فایل صوتی منتشرشده از آخرین مکالمه او و برادرش در حوالی ساعت ۱۱ شب، او میگوید که قرار است به زندان دیگری منتقل شود و با ابراز امیدواری میگوید «خیالش راحت است» و موضوع «درست میشود». او از اجرای حکم اعدام بیخبر بوده و شرایط عادی داشته اما ناگهان صبح روز بعد قوه قضائیه اعلام میکند که افکاری اعدام شدهاست. او که در هنگام اعدام ۲۷ سال داشت، در گذشته دارای چند عنوان قهرمانی کشتی کشوری بودهاست. دو برادر افکاری—وحید و حبیب—نیز از سوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران محکوم شناخته شدهاند. وحید به تحمل ۵۴ سال و ۶ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب نیز به تحمل ۲۷ سال و ۳ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاست. پروندهٔ این سه برادر به ترتیب در دادگاه کیفری استان فارس و دادگاه انقلاب شیراز به دلیل اتهامات متعدد مورد بررسی جداگانه قرار گرفت. در جریان دادگاه این سه، وحید و نوید دارای یک وکیل تسخیری بودند، اما حبیب هیچ وکیلی نداشت. نوید افکاری در نامهای که منتشر کرد، نوشته بود که همهٔ اعترافات وی تحت شکنجهٔ روحی و جسمی بوده، از جمله اینکه «روی صورتش پلاستیک کشیده بودند» و او «تا مرز خفگی و مرگ پیش رفته» و در این شرایط «مجبور به اقرار به مطالب ساختگی» شدهاست. وکیل برادران افکاری گفت که نه تنها «اقرار تحت فشار روانی و جسمی بوده و آنها در دادگاه، ارتکاب قتل را انکار کردند» بلکه «فیلم مورد ادعای خبرگزاری قوه قضائیه که متهمان را در حال قتل نشان میدهد هم وجود ندارد». در ۲۶ شهریور ۲۵۷۹، فایل صوتی از یکی از جلسات دادگاه توسط سازمان حقوق بشر ایران منتشر شد که افکاری از قاضی میخواهد فیلم منتسب به او دربارهٔ قتل که در پرونده ذکر شده را به وی و شکات نشان بدهد، اما قاضی نمیپذیرد و میگوید اینها «تشریفات» است و «ضبط نشده» است. دادگاه در مقابل ادامهٔ درخواستهای او میگوید «من هستم که باید مطمئن شوم تا با خیال راحت طناب دار را به گردنت بیندازم». در جزئیات پرونده، اقرار یکی دیگر از متهمان پرونده مبنای دیگری برای اثبات جرم برادران افکاری بودهاست، اما شخص مذکور پس از آزادی، با شهادتنامه محضری تأکید کرده که اقرار و شهادت او علیه برادران افکاری، که آن هم فقط در آگاهی بوده و نه در محضر دادگاه، زیر شکنجه از او گرفته شده و دروغ است. او حتی اعلام کرد که اولین بار با وحید افکاری در دادگاه ملاقات کردهاست. بهیه نامجو، مادر نوید افکاری نیز در مصاحبهای گفت: «آنها پسرانم را شکنجه کردند تا علیه همدیگر شهادت دهند» و «وحید تحت همین شکنجهها، تا دو بار اقدام به خودکشی کردهاست». او تأیید کرد که همسر و دامادش نیز بازداشت شدهاند و پسرانش در یک «دادگاه ناعادلانه» و بدون «هیچ مدرکی» قرار گرفتند.
يكشنبه 27 اسفند 2582