فرار و ترک میهن دانش آموختگان از ایران
اگر به این مبحث بپردازیم که مهمترین و بنیادیترین عامل در فرایند توسعه پایدار انسان علم و تجربه است باید قبول کنیم، هیچ جامعهای با داشتن منابع، فضای مناسب و امکانات، بدون وجود انسانهای آگاه، با دانش محور وآینده نگر قابل توسعه نخواهد بود. مهاجرت یا به اصطلاح جابجایی پیشینهای در پیدایشِ اجتماعات بشری دارد. حس کنجکاوی، شناخت فرهنگها، تنوع طلبی، کسب آگاهی و معرفت، سرگرمی و اشتغال و آسایش و آرامش، مهمترین انگیزههایی هستند که از گذشته تا به امروز مهاجرت را برای مهاجران لذت بخش نموده و به آن رنگ القا کرده است. در چند سال اخیر پدیدة فرار مغزها در کشورهای در حال توسعه و بهویژه کشورهای منطقة خاورمیانه توجه اقتصاددانان را به خود جلب نموده است. براساس نظریههای اقتصادی در زمینة تبعات اقتصادی فرار مغزها، دو دیدگاه سنتی و نوین به وجود میاید. دیدگاه سنتی فرار مغزها را بهعنوان کاهش مستقیم سرمایة انسانی در نظر میگیرد، اما در دیدگاه نوین علاوه بر مواردی که در دیدگاههای سنتی مد نظر بوده، آثار مثبت ناشی از فرار مغزها نیز در نظر گرفته شده است. مبحث در موضوع بر نقش مثبت فرار مغزها در افزایش انگیزه کسب تحصیل در جامعه، انتقال دانش و تکنولوژی از طریق برگشت مهاجرتهای کوتاه مدت، شکلگیری آثار شبکهای مهاجرت و درآمد برگشتی به کشورهای مبدأ در مقابل اثر منفی فرار مغزها یعنی کاهش سرمایه انسانی کشور مبدأ متمرکز است. نتیجه تحقیقات نشان از آن دارد که جریان فرار مغزها اثر مثبت بر ماندگاری سرمایه انسانی کشورهای ذکر شده را داشته است و در لیست موجود فرار مغزها، ۹ کشور از فرار مغزها منتفع و ۵ کشور متضرر شدهاند. با توجه به متضررشدن ایران از فرار مغزها، باید با ایجاد شرایط مطلوب برای نخبگان، ضریب ماندگاری آنان در کشور افزایش یابد.
ادامه ...
چهارشنبه 17 اسفند 2581