رای دهید
جنبه‌های ژئوپلیتیکی

گفتگو با اریک هایر در مورد ترامپ با ایدئولوژی ضدعلمی

ترامپ با ایدئولوژی ضدعلمی خود، به سادگی هر آنچه را که ثروت ساختاری اقتصاد ایالات متحده را تشکیل می‌داد، نابود می‌کند.

امیلی اوبری، گزارشگر برنامه ARTE، می‌گوید:
به جنبه‌های ژئوپلیتیکی خوش آمدید.
امروز ما در مورد اهمیت سیاست‌های دونالد ترامپ برای اقتصاد ایالات متحده و جهان با اریک هایر، رئیس بخش تحلیل و پیش‌بینی در OFCE (Observatoire Français des Conjonctures Économiques) ، بحث می‌کنیم.

روز خوش و خوش آمدید.
شما رئیس بخش تحلیل و پیش‌بینی در اندیشکده OFCE هستید. شاید بتوانید اطلاعات اولیه‌ای در مورد تعرفه‌ها به ما بدهید. در مدرسه یاد گرفتیم که جهانی شدن برای تسهیل تجارت جهانی در نظر گرفته شده است. این امر باید با حذف کامل تعرفه‌ها تا حد امکان محقق شود. با این حال، به نظر می‌رسد دونالد ترامپ با افزایش تعرفه‌های واردات، عکس این عمل را انجام می‌دهد. بنابراین، آیا ترامپ مخالف جهانی شدن است؟

اریک هایر:
حداقل، ترامپ جهانی شدن فعلی را دوست ندارد. او این تصور را دارد که ایالات متحده یکی از بازندگان این جهانی شدن است و سایر کشورها از ایالات متحده سوءاستفاده می‌کنند. با این حال، در سراسر جهان، تجارت خارجی همیشه متعادل است. منطقه‌ای با مازاد همیشه با منطقه‌ای با کسری مربوطه جبران می‌شود. با این حال، تراز تجاری ایالات متحده حدود ۳۰ سال است که کسری دارد، در حالی که چین، منطقه یورو و ژاپن مازاد زیادی دارند. ایده تغییر جزئی جهانی شدن چیز جدیدی نیست. ترامپ قبلاً در دوره اول ریاست جمهوری خود می‌خواست به این هدف دست یابد. جو بایدن نیز در دوره ریاست جمهوری خود این کار را انجام داد. اکنون ترامپ یک قدم فراتر می‌رود. با این حال، این او را به مخالف جهانی شدن تبدیل نمی‌کند. او می‌خواهد نظم اقتصادی جهانی را تغییر دهد.

امیلی اوبری:
می‌توانید درباره کسری ساختاری تراز تجاری ایالات متحده بیشتر توضیح دهید؟

اریک هایر:
تراز تجاری، تفاوت ارزش بین تمام کالاهایی است که یک کشور صادر می‌کند و کالاهایی که وارد می‌کند. به طور کلی، ایالات متحده زیاد مصرف می‌کند. خانوارها و مشاغل برای مصرف بدهی پیدا می‌کنند. و هرچه بیشتر مصرف کنند، بیشتر وارد می‌کنند. مشکل ایالات متحده این است که به اندازه واردات، صادرات ندارد. بیش از حد مصرف می‌کند. علاوه بر این، کسری بودجه زیادی نیز وجود دارد. این کشور به تحریک مصرف ادامه می‌دهد و دوست دارد کالاهای بیشتری صادر کند. این امر می‌تواند یا با به دست آوردن سهم بازار در خارج از کشور برای صادرات بیشتر یا با واردات کمتر محقق شود. دونالد ترامپ با اعلام تعرفه بر کالاهای وارداتی سعی در دستیابی به این هدف دارد. او امیدوار است که شرکت‌های خارجی تولید خود را به ایالات متحده منتقل کنند که این امر تا حدودی تراز تجاری را متعادل می‌کند.

امیلی اوبری:
این سوال بعدی من بود. دونالد ترامپ دقیقاً با افزایش تعرفه‌ها چه چیزی را برای اقتصاد ایالات متحده امیدوار است؟ آیا نظریه محکمی پشت آن وجود دارد؟ برنامه او چیست؟

اریک هایر:
یک احتمال این است که او می‌خواهد اقتصاد ایالات متحده را از طریق کاهش قابل توجه مالیات تحریک کند و در نتیجه قدرت خرید بیشتری ایجاد کند. با این حال، اگر او این کار را انجام دهد و سایر کشورها همزمان کسری بودجه خود را از طریق سیاست‌های ریاضتی کاهش دهند، کسری تجاری بدتر خواهد شد. او با اعمال تعرفه بر واردات و در نتیجه کاهش آن پاسخ خواهد داد. این یکی از راه‌هایی است که محرک مالی او را کمی مؤثرتر می‌کند. بنابراین این اولین احتمال است. اما به نظر نمی‌رسد که کارساز باشد. احتمال دوم این است که او با خود می‌گوید: «من می‌خواهم چیزهای زیادی داشته باشم. می‌خواهم آب‌های کانادا را ضمیمه کنم. می‌خواهم منابع معدنی گرینلند را داشته باشم. و می‌خواهم عناصر خاکی کمیاب را از اوکراین بگیرم.» من همچنین می‌خواهم اروپایی‌ها از من بیشتر بخرند. و به همین دلیل است که از هر وسیله و روشی برای رسیدن به این هدف استفاده می‌کنم. من به تعرفه‌ها اعتقادی ندارم. او می‌گوید که باید تعرفه‌ها را اعمال کند. اما اینها فعلاً فقط تهدید هستند. او فقط از آنها استفاده می‌کند تا بگوید: «اگر کاری را که می‌خواهم انجام ندهید، تعرفه‌ها را افزایش می‌دهم.» احتمال سوم سیاسی‌تر است. او با برنامه‌ای انتخاب شد که خواستار کاهش شدید مالیات و کاهش هزینه‌های عمومی است. او این کاهش‌ها را به ایلان ماسک واگذار کرد. اما این کاهش‌ها، کاهش مالیات را جبران نمی‌کنند. بنابراین، سیاست‌های او باعث افزایش شدید کسری بودجه خواهد شد. اگر به سطح تعرفه‌ها نگاه کنید، کم و بیش با کاهش مالیات مطابقت دارند. شاید او بخواهد از آنها برای تأمین مالی محرک اقتصادی خود استفاده کند. با این حال، بازارهای سهام با احتیاط نسبت به نظریه‌های اقتصادی ترامپ واکنش نشان می‌دهند. به هر حال، مکزیک، ایالات متحده و کانادا از نظر اقتصادی به هم پیوسته هستند.

امیلی آبری:
«ترامپ باید این را بداند. اصلاً چرا این کار را می‌کند؟»

اریک هایر:
احتمالاً به این دلیل که او می‌خواهد در درجه اول از طریق تهدید به اهداف خود برسد. ترامپ با خود فکر می‌کند: «من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم.» من به خوبی می‌دانم که تورم در کشور من افزایش می‌یابد و قیمت سهام در کوتاه مدت کاهش می‌یابد. به هر حال، او قول داده است که تورم را کاهش دهد و قیمت سهام را بالا ببرد. بنابراین او به پای خودش شلیک می‌کند. فکر می‌کنم او امیدوار بود که سایر کشورها تسلیم تهدیدات او شوند و هر کاری که او می‌خواهد انجام دهند. بنابراین، به یک معنا، این به ضرر او تمام می‌شود. دیگر در کنترل او نیست. تاکنون، با این روش کار کرده است: مراقب باشید، اینها تهدید هستند! اما حتی اگر اقتصاد یک علم دقیق نباشد، می‌دانیم که اگر همه کشورها تعرفه‌ها را اعمال کنند، فقط بازندگان وجود دارند. درک این موضوع دشوار خواهد بود که آیا ترامپ و مشاورانش به این سیاست ادامه می‌دهند یا خیر. یا او در آخرین لحظه عقب‌نشینی خواهد کرد یا در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای استراتژی خود را تغییر خواهد داد، که احتمال بیشتری دارد به آنچه وعده داده بود عمل کند: قدرت خرید بیشتر برای مصرف‌کنندگان آمریکایی.

امیلی اوبری:
در جامعه بازار سهام، مردم به طور طبیعی روزنامه محافظه‌کار بریتانیایی فایننشال تایمز را می‌خوانند. با این حال، اکنون به نظر می‌رسد که این روزنامه به مخالفان ترامپ پیوسته است. آیا ممکن است ترامپ توسط اردوگاه خودش متقاعد شود که سیاست‌های خود را تغییر دهد؟

اریک هایر:
اکنون نشانه‌هایی وجود دارد که اعتماد رو به کاهش است. قیمت سهام در ایالات متحده از زمان روی کار آمدن او شش درصد از ارزش خود را از دست داده است، در حالی که در اروپا چهار درصد افزایش یافته است. اگر این روند ادامه یابد و تشدید شود، برخی از رسانه‌هایی که قبلاً از ترامپ حمایت کرده‌اند، می‌توانند نظر خود را تغییر دهند. البته باید منتظر بمانیم و واکنش او را ببینیم، اما این می‌تواند نظر او را تغییر دهد.

امیلی اوبری:
علاوه بر آمریکا و اروپا، آسیا به طور کلی و چین به طور خاص وجود دارند. کدام یک از این مناطق بزرگ جهان ممکن است بیشترین آسیب را از تعرفه‌های تنبیهی که دونالد ترامپ قصد اعمال آنها را دارد، ببینند؟

اریک هایر:
با نگاهی به اعلامیه‌ها - اما این موضوع روزانه تغییر می‌کند - می‌توان گفت که مکزیک بازنده بزرگ است و پس از آن کانادا و ایالات متحده قرار دارند. چین و اروپا بسیار عقب مانده‌اند. برندگان بزرگ این ماجرا، سایر کشورها و مناطق بزرگ هستند که تاکنون تحت تأثیر سیاست‌های ترامپ قرار نگرفته‌اند.

امیلی آبری:
بیایید در مورد کاهش شدید بودجه که ایلان ماسک مسئول آن است صحبت کنیم. این کاهش شدید بودجه چه تاثیری بر اقتصاد و جامعه آمریکا خواهد داشت؟

اریک هایر:
به نظر من، دونالد ترامپ دارد به پای خودش شلیک می‌کند. ترامپ با ایدئولوژی ضد علمی خود، به سادگی هر آنچه را که ثروت ساختاری اقتصاد آمریکا را تشکیل می‌داد، نابود می‌کند. فقط باید گزارش‌های ماریو دراگی یا ژان تیرول را خواند. آنها می‌گویند که اروپا حدود ۲۰ سال از آمریکا عقب مانده است. دلیل اصلی این امر این است که ما در اروپا سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و آموزش را متوقف کردیم. با این حال، اینها دقیقاً همان چیزهایی هستند که آمریکا را ثروتمند کرده‌اند. کاهش شدید هزینه‌های آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و تحقیق و توسعه، مزیت هزینه نسبی را که باعث افزایش بهره‌وری و رشد و نرخ بیکاری نسبتاً پایین با وجود سیستم ضعیف تأمین اجتماعی شده بود، از بین می‌برد.

امیلی اوبری:
اینها فقط دو مثال برای تأیید نکته شما هستند. انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی. دولت قبلی تحت رهبری جو بایدن سرمایه‌گذاری زیادی در این دو حوزه انجام داد. ترامپ اکنون در حال تغییر این سیاست است و ظاهراً به رقیب خود چین هدیه بزرگی می‌دهد.

اریک هایر:
بله، جو بایدن با همان مشکل دونالد ترامپ روبرو بود. او از خود می‌پرسید که چگونه ممکن است ایالات متحده کسری تجاری داشته باشد در حالی که همه کشورهای دیگر مازاد تجاری دارند. جو بایدن همچنین به موضوع صنعت‌زدایی پرداخت. با این حال، پاسخ او این بود: ما با یارانه دادن به شرکت‌هایی که در ایالات متحده تولید می‌کنند - صرف نظر از مبدا آنها: چین، اسپانیا، فرانسه یا آلمان - آنها را به جابجایی تشویق خواهیم کرد. اگر آنها در ایالات متحده تولید کنند، حق دریافت یارانه دارند. همه سیاستمداران اروپایی - چه فون در لاین، چه مکرون یا شولتز - نزد جو بایدن آمدند و به او گفتند که نمی‌تواند این کار را انجام دهد زیرا این کار اروپا را حتی بیشتر از ایالات متحده عقب نگه می‌دارد. این می‌توانست عواقب فاجعه‌باری برای اقتصاد اروپا و چین داشته باشد. اکنون ترامپ می‌گوید که این یک استراتژی بد بوده و آنها با اعمال تعرفه‌ها آن را تغییر خواهند داد. با این کار، او در واقع به آن اقتصادها هدیه‌ای می‌دهد، زیرا احتمالاً تحت استراتژی بایدن آسیب می‌دیدند زیرا قدرت مالی مشابه ایالات متحده را ندارند.

امیلی اوبری:
با این حال، دونالد ترامپ به آمریکایی‌ها وعده بهبودی تاریخی داد. او قول داد که حفاری نفت از سر گرفته شود، مالیات‌ها کاهش یابد و تورم کاهش یابد. آیا می‌گویید که او نمی‌تواند به هیچ یک از این وعده‌ها عمل کند؟

اریک هایر:
برخی از وعده‌های انتخاباتی او متناقض هستند. به عنوان مثال، اگر او بگوید «حفاری کن، عزیزم، حفاری کن» و اکتشاف نفت را به این شکل تشویق کند، قیمت هر بشکه نفت به ۵۰ دلار کاهش می‌یابد. و با قیمت ۵۰ دلار در هر بشکه، دیگر حفاری نفت ارزش ندارد. تولید نفت در ایالات متحده گران است و اوپک سعی خواهد کرد قیمت را حدود ۷۰ دلار نگه دارد. بنابراین او نمی‌تواند به این وعده عمل کند. این یک بازار جهانی است. تلاش برای کاهش تورم با اعمال تعرفه‌های واردات پوچ است. زیرا این به طور خودکار تورم را افزایش می‌دهد. حداقل برای دو سال اول. پس از آن، می‌توان به تغییرات ساختاری امیدوار بود، اما لزوماً این تغییرات رخ نخواهند داد. تناقضات آشکار هستند. این تناقضات ناشی از تمایل او به استفاده از اقتصاد تنها به عنوان یک تهدید و عدم در نظر گرفتن پیامدهای مورد انتظار چنین اقداماتی است. به نظر من او نمی‌خواهد این کار را انجام دهد. هر مشاوری به او خواهد گفت: «مراقب باش، این باعث افزایش تورم می‌شود.» مصرف‌کنندگان اعتماد خود را از دست خواهند داد و قیمت سهام سقوط خواهد کرد.

امیلی اوبری:
"این اصل واقعیت است."

اریک هایر:
اگر می‌خواهید تجارت کنید، باید در موقعیتی قوی وارد مذاکره شوید و سلاح‌های خوبی داشته باشید. ترامپ می‌داند که ایالات متحده یک ابرقدرت است و تا زمانی که این مارپیچ ادامه دارد، به او اعتماد می‌شود که بازی را تا انتها ببرد. با این حال، اجرای تهدیدها، چه نظامی و چه اقتصادی، نقشه خوبی نخواهد بود.

امیلی اوبری:
یک سوال آخر. ضعف ترامپ در مورد ارزهای دیجیتال کاملاً شناخته شده است. آیا می‌توانید به طور خلاصه اصل آنها و ارتباط ترامپ با آن را توضیح دهید؟

اریک هایر:
ارزهای دیجیتال چندین ویژگی دارند. اول، آنها خیلی شفاف نیستند. شما می‌توانید ناشناس بمانید. این از یک طرف مزایایی دارد، اما از طرف دیگر، می‌تواند پول کثیفی در گردش باشد. دوم، نوسانات زیاد قیمت احتمالاً ترامپ را علاقه‌مند می‌کند. ارزش می‌تواند بسیار بالا برود، اما همچنین بسیار پایین بیاید. بنابراین می‌توانید با آن پول درآورید. عنصر سوم کاملاً انقلابی است. چون دیگر ایالت‌ها یا بانک‌های مرکزی نیستند که ارز را کنترل می‌کنند، اما این باید ترامپ را خوشحال کند. اول از همه، او بانک مرکزی را دوست ندارد. جروم پاول از دوره اول ریاست جمهوری‌اش رئیس فدرال رزرو ایالات متحده بوده است. او او را زیر نظر دارد. چون پاول به همه چیز نه می‌گوید. ایجاد ارزی که توسط بانک مرکزی کنترل نشود، برای او جذاب است. همچنین چیزی وجود دارد که به ندرت در مورد آن صحبت می‌شود. ترامپ به سادگی قانون ضد رشوه را لغو کرد. استفاده از قوانینی که منجر به دنیای زیرزمینی می‌شود، او را آزار نمی‌دهد. و ارزهای دیجیتال راهی برای انجام کارهایی هستند که کاملاً پاک نیستند.

امیلی اوبری:
از مصاحبه شما متشکرم.

اریک هایر:
خواهش می‌کنم.



سه شنبه 28 مرداد 2584


دیدگاها